پر سید : به خاطر کی زنده هستی ؟ با اینکه با تمام وجودم می خواستم داد بزنم "به خاطر تو " گفتم :"به خاطر هیچ کس"
پر سید : پس به خاطر چی زنده هستی ؟ با اینکه دلم داد میزد "به خاطر دل تو "با یه بغض عجیبی بهش گفتم :"به خاطر هیچ چیز"
ازش پرسیدم : تو به خاطر چی زنده هستی ؟ در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود گفت : به خاطر کسی که به خاطر هیچ زندست یا شایدم به خاطر اینکه یه روز" هیچ " بشم .
خدایا این قفل دلم رو کی بازمکنی !
حمیدرضا جان سلام
خسته نباشی
مرسی از اینکه به من سر زدی
خوشحالم کردی
بازم بیا پیشم خوشحال میشوم
ممنون
موفق باشی
تا بعد....
مرسی از اینکه این طرفا اومدی بازم سر بزن . درمورد تبادل لوگو هم فکرکن !
سلام.
با تبادل لینک موافقم ولینک شما رو در وبلاگم قرار دادم .
موفق باشی مرد آ ریایی
بی معرفت پس چرا لینک کمو تو وبلاگت نمی ذاری من لینک تو رو گذاشتم !
شرمنده تهران نبودم به اینترنت دسترسی هم نداشتم. ولی الان گذاشتم !
سلام با تفکر واحتیاط میتونی بهش بگی دوست دارم احتیاط منظور اینه که به فکر گول زدن تو نباشه وبلاگ جالبیه به من هم سری بزن
سلام اگه کامپیوتر مجانی میخوای برو تو این سایت
نظرتون درباره آپدیت آخر چیه؟
سلام
خوبی ؟
وبلاگ متفاوتی داری. کمی بیشتر بهش برس.
با من بمان...بمان ،بمان
بمان در خیالم در اوج افکارم
بمان در آخرین کلماتم
بمان در سکوت تنها ترین شبم
بمان ... بمان،بمان
بمان به وسعت دنیایم که از تو دارم.
خوشحال میشم بهم سری بزنی.
بای
سلام ... ممنون ازینکه به کلبه حقیر خاطرات شیطونک سر زدی و خوشحالش کردی ! وبلاگ قشنگی داری . منکه خوشم اومد ! من شمارو لینک کردم ! موفق باشید و فعلاْ بای! (توی یه موقعیت مناسب لوگوتون رو هم میزارم !)
منم لینک شما رو اضافه کردم...
مرسی که سر زدی .
قفل دل که به این سادگیا باز نمیشه .
باید تلاش کرد.سختی کشید.شکست خورد ...