آهو

تنها کسی که مرا درک می کند , یک روز مزا ترک می کند.

آهو

تنها کسی که مرا درک می کند , یک روز مزا ترک می کند.

شاهزاده ای بااسب سیاه

دلم می سوزه برای تمام رویاهایی که نیمه تمام ماند

در یک غروب پاییزی شاهزاده ای سوار بر اسب سیاه آمد

 و با شمشیر نگاه خود تمام رویاهایم را گردن زد.

وملکه آرزوهایم را از من جدا کرد و با خود برد تا دور دستها...

و دیگر اثری از آنشاهزاده وملکه آرزوهایم وجود ندارد.

ومن در غروب پاییزی خود تنهای تنها در جاده های

بی کسی در انتظارشنشسته ام تا شاید روزی

 با اسب سفید خود برگردد و پاییز سرد مرا به بهاری زیبا

و پر گل تبدیل کند.

نظرات 3 + ارسال نظر

حامد جان سلام
مطلب زیبایی نوشتی به طبع ادبیت آفرین می گم
سرفراز باشی

حمیدرضا 1384/12/05 ساعت 12:46 ب.ظ

حامد جان سلام
واقعا از اینکه میبینم می نویسی خوشحالم
دلم براتون تنگ شده
دوستون دارم

حامد 1384/12/08 ساعت 01:39 ب.ظ http://ahoo25.blogsky

حمید تبریک میگم به خاطر ساختن این وبلاگ چون هر وقت دلمون میگیره یخ چیزی توش بنویسیم
برنامتو ردیف کن ۲۷ بریم الموت
پیشنهاد برای اسم وبلاگ
اشک
غم
شبنم
چشم های بارونی

سلام
نظرت رو برای من زیر مطلب من بنویس
پاسخ به نظر رو هم باید به شما یاد بدم !
در ضمن دمت گرم مینویسی آدم یه کم دلگرم میشه .
راستی گفتم من ۲۵ ام احتمالا میام اون طرفا . همونجا هم درمورد اسم بلاگ تصمیم میگیریم !
به اون ۲ تا نامرد بگو یه سری به بلاگ بزنن !
مرسی . درضمن خوش بگذره !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد